منبر کوتاه دانش آموزی
ساکن حریم عفاف
اگر بنا باشد ما فاطمی باشیم، باید اوصاف حضرت زهرا(علیها السلام) را در زندگی خود به کار ببریم. در این جلسه، موضوع مورد بحث ما یکی از صفات حضرت فاطمه(علیها السلام) است. از این صفت در روايات متعددی به عنوان بهترين عبادت،[1]برترین خصلت،[2]تاج افتخار انسان[3]و... تعبیر شده است. اميرالمؤمنين(علیه السلام) نیز آن را بهترين خصلت و سر منشأ هر خير و نيكی خوانده، مقام و منزلت صاحب این خصلت را با مقام شهيد در راه خدا مقايسه كرده است.[4]
اهميت این گنج بدان خاطر است که در دنیای افسار گسیخته ما؛ بهویژه برای جوانان و نوجوانان، کاربرد فراوانی دارد؛ چراکه بهترين عامل برای كنترل و تعديل شهوات است و به عنوان يك حالت دروني، از فطرت انسان سرچشمه ميگيرد.
قرآن مجید نیز در این موضوع ورودی جدی داشته، چهار مرتبه[5]به آن و در مواردی نیز به مفهوم آن پرداخته است. سخن از ویژگی بارز «فاطمیون» است؛ ویژگی کسانی که در زندگی جا پای حضرت زهرا(علیها السلام) گذاشتهاند؛ سخن ما پیرامون «عفت» است.
ساکنان حرم سِتر و عفاف ملکوت
با من راهنشین بادۀ مستانه زدند[6]
متن و محتوا
«عفاف» در آموزههای اسلامی از جايگاه بسيار والايی برخوردار است و همواره از آن به عنوان قويترين نيرو برای تعديل غرايز و شهوات انسانی ياد ميشود. عفت، جلوهها و قلمروهای گوناگونی دارد که ما میتوانیم همه آنها را در چهار بخش گرد آوریم:
1. عفّت در فکر:
حضرت علی(علیه السلام) میفرمایند: «مَنْ کَثُرَ فِکْرُهُ فی المَعاصِی دَعَتْهُ إلَیْها؛[7]کسی که بسیار درباره گناهان بیندیشد، آن فکرها او را به انجام معصیت فرا میخوانند.» در این باره خاطره یکی از دانشجویان خلبانی در آمریکا قابل توجه است:
در دوران تحصیل در آمریکا روزی در بولتن خبری پایگاه «ریس» که هر هفته منتشر میشد، مطلبی نوشته شده بود که توجه همه را به خود جلب کرد. مطلب این بود: «دانشجو بابایی ساعت 2 نیمه شب میدود تا شیطان را از خود دور کند.»
من و عباس بابایی هم اتاق بودیم. ماجرای خبر بولتن را از او پرسیدم. او گفت: چند شب پیش بیخوابی به سرم زده بود. رفتم میدان چمن و شروع کردم به دویدن. از قضا «کُلُنِل باکِستِر» فرمانده پایگاه با همسرش مرا دیدند و شگفت زده شدند. کُلُنِل ماشین را نگهداشت و مرا صدا زد. نزد او رفتم. او گفت: در این وقت شب برای چه میدوی؟ گفتم: خوابم نمیآمد، خواستم کمی ورزش کنم تا خسته شوم. گویا توضیح من برای کلنل قابل قبول نبود. او اصرار کرد تا واقعیت را برایش بگویم. به او گفتم: مسائلی در اطراف من میگذرد که گاهی موجب میشود شیطان با وسوسههایش مرا به گناه بکشاند و در دین ما توصیه شده که در چنین مواقعی بدویم یا دوش آب سرد بگیریم. آن دو با شنیدن حرفهای من تا دقایقی میخندیدند؛ زیرا با ذهنیتی که نسبت به مسائل جنسی داشتند، نمیتوانستند رفتار مرا درک کنند.[8]
2. عفت در گفتار:
اگر با این سؤال به سراغ قرآن برویم، با جوابهایی مواجه خواهیم شد: «گفتار کریم،[9]لیِّن،[10]معروف،[11]بلیغ،[12]حَسَن،[13]أحسَن[14]و سدید[15]» مجموعه اوصاف، فرهنگ گفتمان بین فردی و جوامع را به خوبی شکل میدهد.
کلام فاطمی
عايشه میگويد: كسى را در سخن گفتن به رسول خدا(صلی الله علیه و آله) شبيهتر از فاطمه زهرا(علیها السلام) پيدا نكردم؛ هرگاه بر پيامبر(صلی الله علیه و آله) وارد مىشد، رسول خدا(صلی الله علیه و آله) به او خوشآمد گفته، دستش را مىبوسيد و او را در جایگاه خود مىنشاند و هر وقت پيامبر(صلی الله علیه و آله) بر فاطمه(علیها السلام) وارد مىشد، آن بانوى بزرگوار پيش پاى پدر برخاسته، خير مقدم مىگفت و دو دست رسول خدا(صلی الله علیه و آله) را مىبوسيد.[16]
در دنیای ما این نحو تعامل و گفتمان در نوع ارتباط ما با والدین باید متجلی گردد. به تعبیری، نمود این سیره حضرت زهرا(علیها السلام) در سبک زندگی فاطمیون، باید در جریان تعامل با والدینشان خود را نشان دهد.
در حدیثی آمده است: «وَ لَا تَرْفَعْ صَوْتَكَ فَوْقَ أَصْوَاتِهِمَا وَ لَا يَدَكَ فَوْقَ أَيْدِيهِمَا وَ لَا تَقَدَّمْ قُدَّامَهُمَا؛[17]و صدايت را از صداى آنها بلندتر مكن و دستت را بالاى دست آن دو مگير و بر آن دو در راه رفتن پيشى مگير».
3. عفت در رفتار:
عفت در رفتار، عرصههای گوناگون زندگی فردی و اجتماعی را فرا میگیرد. مانند عفت در پوشش؛ یعنی انتخاب لباسی که با هویت دینی، هنجارهای اخلاقی و شخصیت والای انسانی سازگار باشد و حوزه ارتباطات انسانی را به عرصههای نمایش مُدگرایانه تبدیل نکند. مسئله «حجاب» در دین اسلام، همان عفت در پوشش است.
حجاب از نابينا
پس از علم به ابعاد مختلف عفت، به سیره حضرت زهرا(علیها السلام) برگردیم؛ سرتاسر زندگی حضرت زهرا(علیها السلام) عفت و پاکدامنی است. از آن میان، به بیان یک جریان اکتفا میکنیم:
روزى مردى نابينا پس از اجازه گرفتن، وارد خانه حضرت زهرا(علیها السلام) شد. پيامبر(صلی الله علیه و آله) مشاهده كردند كه حضرت زهرا(علیها السلام) برخاست که برود. فرمودند: دخترم! اين مرد نابيناست. ایشان پاسخ دادند: «اگر او مرا نمىبيند، من که او را مىبینم و نیز او بوى مرا استشمام مىكند.»[18]
___________________________________
پینوشتها:
[1]. الکافی،کلینی، نشر دار الحدیث، ج 2، صص 80-79؛ امام صادق(علیه السلام) میفرمایند: «افضل العبادۀ العفاف؛ بالاترین عبادت، عفت ورزیدن است.»
[2]. امیرمؤمنان(علیه السلام) میفرمایند: «العفاف افضل الشیمۀ؛ عفت برترین خصلت است.» همان، ص 79.
[3]. امیرمؤمنان(علیه السلام) میفرمایند: «تاج الرجل عفافه؛ عفت تاج افتخار انسان است.» غررالحکم و دررالکلم، ابوالفتح آمِدی، نشر دار الکتاب الاسلامی، ص256.
[5]. بقره / 273؛ نساء / 6؛ نور/ 33 و 60.
[6]. ایجاد انگیزه به روش تعریف از مطلب.
[7]. غررالحکم، ج 5، ص 321.
[8]. پرواز تا بی نهایت، سید حکمت قاضی میرسعید و دیگران، انتشارات اسوه، ص 36.
[11]. ر.ک: محمد(صلی الله علیه و آله)/ 21؛ بقره/ 235؛ نساء/ 5؛ احزاب/ 32.
[13].. نحل / 125؛ احزاب/ 32.
[15]. نساء / 9؛ احزاب / 70.
[16]. فاطمه زهرا(علیها السلام) از ولادت تا شهادت، سید محمد کاظم قزوینی، نشر گل پوش، 1395، ص 228 –229.
[17]. بحار الأنوار،علامه مجلسی، دار الکتب الاسلامیة، ج 74، ص 40.
[18]. همان، ج 43، ص 91.
منبع: ماهنامه اطلاعرسانی، پژوهشی، آموزشی مبلغان، شماره 248.
تاریخ ارسال مطلب : سه شنبه ٧ بهمن ١٣٩٩ / شماره خبر : ٤١٦٧٠١ / تعداد بازدید : 582/
/