شباهتهای بهار به قیامت
پیامبر گرامی(صلی الله علیه و آله) در جای دیگری میفرمایند: «اِذَا رَأَیتُمُ الرَّبِیع فَاکثرُوا ذِکر النُّشُور، ما اشبه الرَّبِیع بالنُّشُور ؛[1] هرگاه بهار را مشاهده کردید، پس فراوان روز زنده شدن و قیامت را یاد کنید، بهار خیلی شبیه قیامت است».
با الهام از آیه ذکر شده [2] و این حدیث شریف، نکاتی را درباره قیامت و شباهت بهار به قیامت و درسهایی که باید گرفت، بیان میکنیم:
الف) مقایسه و تشبیه بین قیامت و بهار:
خداوند متعال مقایسه میان دو پدیده رستاخیز عالم طبیعت در فصل بهار و رستاخیز انسان در روز قیامت را در قرآن کریم به نمایش گذارده، میفرماید: ]یا أَیهَا النَّاسُ إِنْ کُنْتُمْ فِی رَیبٍ مِنَ الْبَعْثِ فَإِنَّا خَلَقْنَاکُمْ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَةٍ ثُمَّ مِنْ مُضْغَةٍ مُخَلَّقَةٍ وَ غَیرِ مُخَلَّقَةٍ لِنُبَیّنَ لَکُمْ وَ نُقِرُّ فِی الْـأَرْحَامِ مَا نَشَاءُ إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى ثُمَّ نُخْرِجُکُمْ طِفْلـاً ثُمَّ لِتَبْلُغُوا أَشُدَّکُمْ وَ مِنْکُمْ مَنْ یتَوَفَّى وَ مِنْکُمْ مَنْ یرَدُّ إِلَى أَرْذَلِ الْعُمُرِ لِکَیلـاَ یعْلَمَ مِنْ بَعْدِ عِلْمٍ شَیئاً وَ تَرَى الْـأَرْضَ هَامِدَةً فَإِذَا أَنْزَلْنَا عَلَیهَا الْمَاءَ اهْتَزَّتْ وَ رَبَتْ وَ أَنْبَتَتْ مِنْ کُلِّ زَوْجٍ بَهِیجٍ[[3]؛ «اى مردم! اگر درباره برانگیخته شدن در شك هستید، پس [بدانید] كه ما شما را از خاك آفریده ایم، سپس از نطفه، سپس از علقه، آن گاه از مضغه، داراى خلقت كامل و [احیاناً] خلقت ناقص تا [قدرت خود را] بر شما روشن گردانیم و آنچه را اراده مىكنیم، تا مدتى معین در رحمها قرار مىدهیم، آنگاه شما را [به صورت] كودك بیرون مىآوریم، سپس [حیات شما را ادامه مىدهیم] تا به حد رشدتان برسید و برخى از شما [زودرس] مىمیرد و برخى از شما به غایت پیرى مىرسد، به گونهاى كه پس از دانستن [بسى چیزها] چیزى نمىداند و زمین را خشكیده مىبینى؛ و[لى] چون آب بر آن فرود آوریم، به جنبش در مىآید و نمو مىكند و از هر نوع [رستنیهاى] نیكو مىرویاند.»
در این آیه به دو دلیل برای اثبات معاد جسمانی استدلال شده است: یکی از طریق توجه به تحولات دوران جنینی و دیگری از طریق تحولات زمین به هنگام نمو گیاهان. در حقیقت، قرآن میخواهد صحنههای رستاخیز را برای آنان تبیین نماید تا بدانند زندگی بعد از مرگ نه تنها امر غیر ممکنی نیست؛ بلکه همواره صحنههای مشابه آن را در زندگی روزمره با چشم خود بسیار مشاهده میکنند و دگرگونیهای عجیب، روشنگر این حقیقت است که همه چیز، حتی احیای مردگان برای او سهل و آسان است: ]ذلکَ بِأنّ اللهُ هُوَ الحَقُّ وَ أنّهُ یُحیـی المَوتَی وَ أنّهُ عَلی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ[[4]؛ «(زیرا) خدا حق است و او مردگان را زنده میگرداند و او بر هر چیزی تواناست.» و در ادامه میفرماید: ]وَ أنّ السّاعةَ اتِیَةٌ لا رَیبَ فیها وَ أَنَّ الله یَبعثُ مَن فی القُبُورِ[؛ «بدون شک قیامت فرا میرسد و جای هیچ گونه تردیدی نیست، و خداوند تمام کسانی را که در گورها آرمیدهاند، دوباره زنده میگرداند.»
از این سه آیه سوره حج نکات زیر استفاده میشود:
۱.خلق اول (آفرینش دنیا) دلیل بر امکان خلق دوم در قیامت است؛
۲. تشبیه عالم حشر و نشر به رستاخیز طبیعت و احیای زمینهای خشک؛ به عبارت دیگر بهار نمونه کوچک شده رستاخیز است؛
3. خداوند حق است؛ چون او حق است، نظامی که آفریده نیز حق میباشد و حق بودن او بیانگر آن است که نظام آفریده شده، بیهوده و بی هدف نیست: «ذلکَ بِأنّ اللهُ هُوَ الحَقُّ»؛
4. نظام حاکم بر جهان حیات، به ما میگوید: اوست که مردگان را زنده میکند: «وَ أنّهُ یُحِیـیِ المَوتَی»؛
5. خداوند بر هر چیز تواناست و هیچ چیز در برابر قدرت او غیرممکن نیست. او خاک بیجان را به نطفه تبدیل کرده و زمینهای خشکیده را چنان سرسبز ساخته که حیات از سرتاسر آن جوشیده است، پس او قادر است انسانها را پس از پوسیده شدن، به زندگی مجدد بازگرداند: «أنّهُ عَلی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ»؛
6. ساعت پایان این جهان، آغاز جهان دیگر است و در آن جای هیچ گونه شک و تردیدی نیست: «وَ أنَّ السّاعَةَ اتِیَةٌ»؛
7. نکات قبل مقدمهای برای این مورد آخر است که خداوند تمام خفتگان در قبرها را زنده میکند و قیامت قطعی و یقینی خواهد بود: «وَ أَنَّ الله یَبعثُ مَن فی القُبُورِ».[5]
پروردگار در مورد تشبیه پیدایش قیامت به رویش طبیعت، میفرماید: ]رِزقاً لِلعِبادِ وَ أحیَینا بِهِ بَلدَةً مَیتاً کَذلِکَ الخُرُوج[[6]؛ «تمام اینها به منظور بخشیدن روزی به بندگان است، ما به وسیله آب باران، سرزمین مرده را زنده گرداندهایم. آری! زنده شدن مردگان و سر از گور بر آوردن آنان نیز همین گونه است.» همان طور که زمین در سال یک دوره زندگی را طی میکند و در پایان میمیرد و سال بعد دوباره زندگی را آغاز میکند، چرخه زندگی انسانها نیز به همین شکل است؛ وقتی دوران حیات دنیا به سر رسد، در قیامت زنده میشوند و مجدداً روح به جسم میپیوندد و «روز از نو، روزی از نو».
تشبیه در آیه فوق، از نوع تشبیه مرسل مجمل است که مشبّه «رویش عالم رستاخیز»، مشبّهٌ به «فصل بهار» و ادات تشبیه آن «حرف کاف» است. در این تشبیه، وجه شبه محذوف است تا این کلام تشبیهی در ذهن مخاطب مؤثر واقع شود و به نکته بلاغی آن برسد؛ یعنی مخاطب باید وجه شبه را به دقت مورد جستجو قرار دهد و به وضوح آن را دریافت کند؛ بنا بر این وجه شبه بدین قرار است:
1. دنیای طبیعت پس از زندگی پر حرارت خود در بهار، تابستان، پاییز و زمستان به تمامی رشد و نمو آن متوقف میگردد، انسانها نیز پس از یک زندگی پر تحرک سرانجام میمیرند، همان طور که خداوند از طبیعت مرده، سرزمین شاد و خرم میآفریند، از جسدهای پوسیده نیز رستاخیز پر جنب و جوش میسازد؛
2. بهار سر بر آوردن گیاهان زنده به شکل نو است و آنچه ماهها در زمین مدفون بوده، از درون خاک سر خاک بیرون آورده. در صحنه قیامت نیز مردگان مدفون در دل خاک، به اذن خدای متعال در بهار قیامت سر از خاک بیرون میآورند: ]وَ أَخْرَجَتِ الْـأَرْضُ أَثْقَالَهَا وَ قَالَ الْـإِنْسَانُ مَا لَهَا[؛[7]«و زمین بارهای گرانش را بیرون اندازد و انسان بگوید: زمین را چه شده است؟»
3. بهار، فصل نمایان شدن زحمتهای گذشته است؛ در قیامت نیز انسانها با شکوفه عمل خود به پا میخیزند؛
4. شکوفههای بهار، هر کدام رنگ و بوی خاص خود را دارند. در بهار قیامت نیز اعمال و گفتار انسانها به رنگها و شکلهای واقعی خود سبز میشوند و سر از خاک گور بیرون میآورند: ]کُلُّ نَفْسٍ بِمَا کَسَبَتْ رَهِینَةٌ[[8]؛ «(آرى) هر كسی در گرو اعمال خویش است.»
از مکافات عمل غافل مشو
گندم از گندم بروید جو ز جو
ب) پیام خداشناسی بهار:
پیام دیگر بهار، توجه به درس خداشناسی و توحید ربوبی است؛ یعنی تنها اوست که این جهان را اداره میکند و به سوی مقصدی که برایش معین فرموده، هدایت کرده و به پیش میبرد: ]أَفَرَأَیتُمْ مَا تَحْرُثُونَ أَأَنْتُمْ تَزْرَعُونَهُ أَمْ نَحْنُ الزَّارِعُونَ[[9]؛ «آیا درباره آنچه کشت میکنید، هیچ اندیشیدهاید؟! آیا شما آن را میرویانید، یا ما میرویانیم؟»
که تواند بدهد میوه رنگین از چوب
یا که باشد که بر آرد گل صد برگ از خار
این همه نقش عجب بر در و دیوار وجود
هر که فکرت نکند، نقش بود بر دیوار
کوه و دریا و درختان همه در تسبیحاند
نه همه مستمعان فهم کنند این اسرار
آفرینش همه تنبیه خداوند دل است
دل ندارد که ندارد به خداوند اقرار
خبرت هست که مرغان سحر میگویند:؟
کآخر ای خفته، سر از بالش غفلت بردار[10]
خداوند متعال میفرماید: ]وَ فِی الْـأَرْضِ آیاتٌ لِلْمُوقِنِینَ وَ فِی أَنْفُسِکُمْ أَفَلـاَ تُبْصِـرُونَ[[11]؛ «در زمین برای اهل یقین نشانههایی است و در خودتان، آیا نمینگرید؟!» در هر یک از دانههای گیاه که زمین را میشکافد و بر زیبایی آفرینش میافزاید، قدرت و عظمت پروردگار جهانیان نهفته است، چه زیباست که بگوییم: ]رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هذَا بَاطِلـاً[[12]؛ «بار الها! اینها را بیهوده نیافریدهاى!»
ج) فصل مشاهده آیات الهی:
سومین درس فصل بهار، مشاهده آیات الهی است. در باب شناخت خالق یکتا و بی همتا، براهین و دلایل آشکار و متعددی وجود دارد که همگانیترین و آسانترین آنها «برهان انّی» است که بر اساس آن، از معلول پی به علت برده میشود. تمامی موجودات در عالم وجود، بلا استثنا، نشانه و آیاتی هستند که هر خردمندی با کمترین تأمل در اوضاع عالم، پی به آفریننده ای بی همتا میبرد؛ ولی کوردلان از کنار آیات الهی با چشمان بسته گذر میکنند: ]وَ مَا تَأْتِیهِمْ مِنْ آیةٍ مِنْ آیاتِ رَبِّهِمْ إِلـاَّ کَانُوا عَنْهَا مُعْرِضِینَ[[13]؛ «و هیچ نشانه ای از نشانه های پروردگارشان برای آنان نمیآید، مگر آنکه از آنها روی گردانند.»
در آیات متعددی به نشانه بودن بهار اشاره شده است در سوره یس میخوانیم: ]وَ آیةٌ لَهُمُ الْـأَرْضُ الْمَیتَةُ أَحْییناها وَ أَخْرَجْنا مِنْها حَبًّا فَمِنْهُ یأْكُلُون[[14]؛ «یکی از علایم [و دلایل قدرت ما بر زنده کردن اموات] آن است که زمینهای مرده را زنده [و سرسبز] نماییم و از آن دانه هایی خارج سازیم که از آن میخورند.»
تأمّل و تفکّر مردم در نشانه ربوبیت خداوند و سنتهای او در هستی، از مهمترین مسائلی است که مردم از آن غفلت نمودهاند. در فصل بهار، درختان را مشاهده نموده و از آن تعجب نمیکنند و آن را قدرت خداوند به شمار نمیآورند؛ ولی چنانچه درختی در پاییز شکوفه دهد، متأثر شده و از شدت تعجب سرهایشان را تکان داده، میگویند: قدرت و عظمت خداوند را ببینید!
فصل تحرک و خیزش:
تمام عالم طبیعت که در فصل بهار جان گرفته، به حرکت در میآید، به ما اعلام میدارد که زندگی واقعی، طی نمودن مراحل تکامل و پشت سر گذاشتن مراتب رشد و تعالی است، پس اوضاع خود را از بد به خوب و از خوب به خوبتر تغییر دهید تا سرانجام به «احسن الحال» برسید و در ابعاد فکری، اخلاقی، عبادی، فرهنگی و مادی، دگرگونی پیدا کنید.
یا مقلب،قلب ما در دست توست
یا محول،حال ما سرمست توست
کن تو تدبیری که در لیل و نهار
حال قلب ما شود مثل بهار
فصل ترسیم کننده دنیا به عنوان محل آزمون:
یکی از عبرتها و درسهای فصل بهار این است که ترسیمی از وضع این جهان، به عنوان آزمایشگاهی برای تمامی انسانهاست. قرآن کریم میفرماید: ]إِنَّا جَعَلْنا ما عَلَى الْـأَرْضِ زینَةً لَها لِنَبْلُوَهُمْ أَیهُمْ أَحْسَنُ عَمَلـاً وَ إِنَّا َجاعِلُونَ ما عَلَیها صَعیداً جُرُزاً[؛[15]«ما آنچه روی زمین است (بیهوده نیافریدیم؛ بلکه) زینت دنیا قرار دادیم تا آنها (انسانها) را بیازماییم که کدامشان بهتر عمل میکنند؛ و قشر روی زمین را خاک بی گیاهی (در فصول پاییز و زمستان) قرار میدهیم.»
زندگی ما انسانها نیز همچون مناظر زیبای بهار است که با فرا رسیدن فصل خزان، پژمرده میشود. انسان روزی کودک است، بعد جوان میشود، همچون گلی با طراوت است، سپس مانند گلهای پژمرده و برگهای زرد و افسرده پاییزی، دوران کهولت و پیری را تجربه میکند. در نتیجه، طوفان اجل از راه رسیده، او را درمینوردد.
این صحنه، در آیهای از قرآن، ضمن یک مثال گویا چنین بیان شده است: ]وَ اضْرِبْ لَهُمْ مَثَلَ الْحَیاةِ الدُّنْیا كَماءٍ أَنْزَلْناهُ مِنَ السَّماءِ فَاخْتَلَطَ بِهِ نَباتُ الْأَرْضِ فَأَصْبَحَ هَشیماً تَذْرُوهُ الرِّیاحُ وَ كانَ اللَّـهُ عَلى كُلِّ شَـیءٍ مُقْتَدِراً[[16]؛ «[ای پیامبر]! زندگی دنیا را برای آنها (که معاد را باور ندارند) به آبی تشبیه کن که از آسمان فرو میفرستیم و با (ریزش قطرات حیاتبخش) آن (در کوه و صحرا) گیاهان زمین (سرسبز میشود و) در هم فرو میروند؛ ولی (این صحنه دل انگیز) دیری نمیپاید که (با وزیدن بادهای تند و غبار آلود پاییزی) آن همه گیاه (خرم و با طراوت) میخشکد و بادها آن را (به صورت خار و خاشاک) به هر سو پراکنده میکنند. آری! خداوند بر هر چیزی توانا بوده و هست.»
و) بارزترین نشانه زنده شدن انسان در قیامت:
خداوند متعال در قران کریم میفرماید: ]وَاللَّهُ الَّذِی أَرْسَلَ الرِّیَاحَ فَتُثِیـرُ سَحَابًا فَسُقْنَاهُ إِلَى بَلَدٍ مَّیِّتٍ فَأَحْیَیْنَا بِهِ الْـأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا كَذَلِكَ النُّشُور[[17]؛ «و خدا همان كسى است كه بادها را روانه مىكند، پس [بادها] ابرى را بر مىانگیزند و [ما] آن را به سوى سرزمینى مرده راندیم و آن زمین را بدان (وسیله) پس از مرگش زندگى بخشیدیم. رستاخیز (نیز) چنین است.»
وقتی بهار شد، دو كار انجام میشود؛ یكی اینكه خوابیدهها بیدار میشوند؛ یكی هم اینكه مُردهها زنده میشوند.
علامه طباطبایی(ره) در تفسیر این آیه مینویسد: و به همین جهت بعثت در روز قیامت و زنده شدن مردگان را به احیاى زمین تشبیه كرد، تا بفهماند همان طور كه زمین در سال یك دوره زندگى را شروع مىكند و در آخر مىمیرد؛ یعنى بعد از آن كه در زمستان از جنب و جوش افتاده بود، دوباره در بهار و تابستان جنب و جوش خود را از سر مىگیرد و در پاییز رو به خزان مىرود و در زمستان به كلى از عمل مىایستد؛ وقتى انسانها دوران زندگىشان در زمین به سر رسید و مردند، دوباره در روز قیامت بعد از آن كه زنده شدند و از قبرها درآمدند، منتشر مىشوند، لذا فرمود: «كَذَلِكَ النُّشُورُ»؛ نظام حساب شده ای که بر حرکات بادها و سپس بر حرکات ابرها و بعد از آن نزول قطره های حیاتبخش باران و به دنبال آن، زنده شدن زمینهای مرده حاکم است، خود بهترین دلیل و گواه بر این دستگاه قرار دارد و آن را تدبیر میکند.
همان طور که باران بهاری میبارد و آنچه در زمین خورده سر بر میآورد و زنده میشود، باران نشور هم بر عالم میبارد و آنچه در زمین پنهان شده، از اعمال و افراد همه سر بر میآورند؛ انسانها سبز میشوند، در حالی که هم ظاهر و هم باطنشان سبز میشود؛ یعنی انسان وقتی در قیامت میروید، با اعمالش میروید: ]یُعرَفُ المُجرِمُونَ بِسیماهُم...[بر خلاف دنیا که اعمال انسانها در چهره شان خوانده نمیشود، در قیامت انسان با اعمالش میروید.[18]
جمع بندی شباهتهای بهار به قیامت
1. همان طور که طبیعت پس از زندگی خود در بهار و تابستان، در پاییز رو به خزان میرود, انسانها نیز پس از یک دوره زندگی در دنیا، به خزان عمر خود نزدیک میشوند و پس از چندی میمیرند؛
2. همان گونه که خداوند از سرزمین مرده، طبیعتی سرسبز میآفریند، از قبرستانهای بشر نیز قیامتی خواهد ساخت؛
3. بهار یادآور سر برآوردن گیاهان زنده از درون خاک است. آنچه ماهها پیش در زمین مدفون شده بود، اکنون به شکلی دیگر از زمین سر بر میآورد. در بهار قیامت نیز، مردگانی که سالها پیش در زمین دفن شده بودند، زنده میشوند و سر از قبر بیرون میآورند؛
4. بهار، فصل نمایان شدن زحمتهای گذشته بوده، معلوم میشود که هر کشاورزی چقدر زحمت کشیده است؟ وقتی قیامت بر پا میشود، شکوفه های عمل انسان سر بر میآورند و حجم تلاش شایسته انسان را در دنیا نمایان میکنند؛
5. هر شکوفه ای رنگی دارد و هر گیاه شکلی؛ در قیامت نیز ارزش اعمال ما خود به خود روشن میگردد. چه بسا اعمال بزرگی که توخالی و پوچ باشند و اعمال کوچکی که ارزشی والا یافته اند.[19]
___________________________________
پینوشتها:
[1]. مقتنيات الدرر و ملتقطات الثمر، مير سيد على حائرى تهرانى، دار الكتب الاسلاميه، تهران، 1377ش، ج5، ص212؛ درس تفسیر عبدالله جوادی آملی، سورة فاطر: www.eshia.ir.
[5]. تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعی از محققان، درالکتب الاسلامیه، تهران، چاپ هفتم، 1374ش، ج14، ص21.
[18]. تفسیر المیزان، سید محمدحسین طباطبایی، مترجم: سید محمدباقر موسوی همدانی، دفتر انتشارات اسلامی، قم، 1367ش، ج17، ص26.
[19]. تفسیر نمونه، ج18، ص192. (با تلخیص و ویرایش).
منبع: ماهنامه اطلاعرسانی، پژوهشی، آموزشی مبلغان، شماره 250.
تاریخ ارسال مطلب : پنج شنبه ٥ فروردين ١٤٠٠ / شماره خبر : ٤١٧١٩٤ / تعداد بازدید : 156/
/